اندر احوالات ما در زمان غیبت...
سلوووووووووووووووووووووم خانومای گل و دوستای مثل بهارم خوبید بابت خوبیهاتون یه دنیا ممنوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووون سلام بعدی برای قلبم دنیای نازم امسال عید دومین بهاری بود که خونمون بوی گل یاس می داد خونه تکونی خرید عید همه و همه رنگ تازه ایی داشت اونم بخاطر وجود تو بود مامانی شب عید خیلی هول هولی کارامو کردم و هفت سین و چیدیمو منتظر سال نو شما خوابت برد و من و بابایی بیدار موندیم سال تحویل که شد بابایی عیدیمو زودی داد بعد یه لحظه فکر کردم حمله کردن بهمون صدای توپ و بمب و ترقه کوچه رو پر کرد نگو ملت داشتن شادی سال تحویل میکردن بوخودا من که سکته کردم ولی خدا رو شکر شما بیدار نشدی تازه بابایی ادای خا...
نویسنده :
مامان افسانه
1:22