دنیای مامان بابادنیای مامان بابا، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره
ازدواج عاشقانه ماازدواج عاشقانه ما، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

دنیا فرشته مامان بابا

گل ما در این روزها

1394/11/5 17:29
نویسنده : مامان افسانه
1,194 بازدید
اشتراک گذاری

عشق مادر سلااااام

عزیزم چند رور پیش هوا خوب شده بود و با مامانی رفتیم پارک تا بازی کنیمحبت

خیلی شیک همگی حاضر شدیم رفتیم پارک نزدیکه خونه مامانی دیدم انگاری برات

جذابیت نداره خواستم خیلی برات قشنگتر بشه

 به مامانی گفتم پایین تر یه پارک جدید زدن بریم اونجا مامانی گفت تااونجا

راه زیاده هااا تعجب

گفتم نه بابا زود میرسیمزیبا خلاصه حرکتمون رو شروع کردیمخندونک

حالا مگه راه تموم میشد وایی شما هم راه نمی رفتی میگفتی مامان نمیخوام

منم چون ضایع شده بودم بدون اعتراض بغلت کرده بودم گریهاونقدررر رفتیم

همش مامانی میگفت مطمئنی نزدیکه چرا نمیرسیم منم میگفتم الان می رسیمخسته

خلاصه رسیدیمو شما اونقدر خسته شده بودی میگفتی مامان من پارک نمیخوام منو ببر

خونه لالا کنم سوتسکوت حالا کی میخواست این همه راهو برگرده مامانم فقط نگاهم کرد خخخخندونک

دربست گرفتیمو برگشتیم شما هم نه تنها بازی نکردی از خستگی 3ساعتم خوابیدیقه قهه

وقتی بیدار شدی  دستات رو میاوردی بالا و میگفتی مامان دیگه پارک نمی خوامخنده

خلاصه من یه همچین مادر باحالی هستمزیباخندونک

این جا عکس قبل از اغاز کوچمون بود چه مرتب و تمیز بودی برگشتتو باید می دیدیقه قهه

 

ولییییی این جا یه روز دیگه همون پارکه هستخندونک

هوا عالی و دنیا خانم و کلیییی بازیبغل

 

 

دیشب شما موندی خونه مامانی و من بابایی رفتیم یکمی برای شما

خرید کردیم صبحش گفتم برم برات بلوز جین بخرم برای شلوارت

برگشتنی پاستل و دفتر هم برات خریدمو رفتیم پارک و کلی نقاشی کشیدی

و با یه نی نی ناز دوست شدی و با هم کلی بازی کردین و نقاشی کشیدینبوس

البته یادم رفت از شما عکس بگیرمخندونک

 

 

اینجا هم اومدیم خونه شما کلییی نقاشی کشیدی و کیییف کردیمحبت

 

 

تازگیا خیییلی به بازی با آجرهات علاقه پیدا کردی و خیلی باهاشون سرگرم

میشی و وقتی چیزی میسازی دوست داری ازش عکس بگیرمبوس

 

 

ووووووو

این هم عکس خاااااص این پستخنده

چقدر هپلی و بد تیپ و ضایع خخخ

نصفه شبی با قالیچه پرنده ات افتاده بودی به جون مبل و همش میرفتی روش

می نشستی کاری ندارما حداقل روی همه مبلا این کارا رو بکن همه با هم خراب بشن

فقط رو این بیچاره اینقدر بلا نیارقه قهه

 

 

خدایا بابت نعمتت

بابت لطفت

مهربونیت

و

زندگی خوبم هزاااارااااان باااااار شاکرممممممحبتمحبتمحبت

پسندها (6)

نظرات (8)

farsaniha.ir
5 بهمن 94 18:35
سلام طرح رایگان طراحی آتلیه کودک برای عکس فرزند دلبند شما ،برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت www.farsaniha.ir مراجعه نمایید .
مامی آتریسا جون
6 بهمن 94 8:44
عزیز دلم فدات بشم افسانه جون، حسابی خسته شدی فدای نقاشی کشیدنت بشم دنیا جونم امان از کشتی گرفتن این شیطون ها با مبل ها؛ آتریسا که بعضی وقتها میگه، مامان جامپینگه می بوسمتون گلم
مامان افسانه
پاسخ
سلام سعیده جونم خوبی گلم من همش وبت میاد ولی قسمت نظراتت برام باز نمیشه قربون مهربونیت عزیزم روی ماه اتریسا رو هم ببوس خودمون باز اینا باعاث خیر میشن ما وسایل عوض کنیم اگر اینا خرابون نکنن که همیشگی میشن
آیداکوچولو
6 بهمن 94 22:49
در عوض من وقتی میرم پارک باگریه زاری بعد از کلی وقت بر می گردم
مامان افسانه
پاسخ
ای جانممم بچه ها یکمی بزرگتر بشن بهتر میشن دنیا هم اینجوری بود
مامان هستیا
8 بهمن 94 11:39
وای عزیزم پارک رفتن شما هم ماجرا داشته ها من هستیا رو به زور از پارک میارم خونه اصلا از خونمون فراریه نمی دونم چرا؟! فدای دنیا جون چه عکسهاش خوشگلن ببوس از طرف من
مامان افسانه
پاسخ
سلام گلم خوبی ؟ووالا دنیای ما هم اصلا از پارک نمیحواد خونه بیاد ولی اون روزدیگه خودش به زبون اومده بود اخه حق دارن خوب دلشون نخواد خونه بیان شاید ددری هستن مثل بعضیا قربون چشات که ناز میبینه روی ماه هستیا جونمو ببووووس
مامان سمانه
9 بهمن 94 23:43
سلام عزیزم خوبی؟ دنیا جوووونم خوبه عزیزم از کارت درس گرفتم ،،، خیلی جالب بود خخخخخخ کلی خندیدم بچه رو از پارک بیزار کردی خخخ ببوسش از طرف من
مامان افسانه
پاسخ
سلام عزیز دلم خوبی خخخ مثلا خواستم تنوع بدم بوووووووووووووووس فدااااات
مامانی شهرزاد
20 بهمن 94 10:29
سلااااااااااااااااااااااااااااام دوست خوب و مهربون و با وفایم خود خودم . خوبی افسانه جونم بخدا دلم برای تو و دنیا یه ذره شده بود ولی واقعا روزای سختی بود. خیلی سخت بود با بچه و شوهر و سرکار درسم بخونی دیگه تووووووووووووبه کردم . چقدر عشششششششق من بزرگ شده قوربونش برم الهی چقدر شیرین شده خداااااااااااااااااا حفظش کنه . بازم با نوشته هات کلییییییییییی خندیدم ای بگم خدا تورو چیکار کنه آخه با این پیشنهاد دادنت . طفلک بچه از خستگی فقط خوابیده . حداقل اینش خوب بوده خخخخخخخخخ . ولی فکر کنم هروقت دیگه اسم پارک بیاری فرار کنه بگه نهههههههههههههههه پارک نههههههههههههه. خلاصه اینکه خیلی زیاد دوستتون دارم و برای همگیتون آرزوی سلامتی و موفقیت میکنم عزیزم مواظب خودتون باشید بوووووووووووووووس
مامان افسانه
پاسخ
سلاااااااااااااااااااااام شهرزااااد جونممممممممممممم خوبی خانمی بابا ستاره سهییییل خیییلی دلم برات تنگیده بود خدا رو شکر که این روزها هم با موفقیت تموم شد عزیزم و به اغوش نی نی وبلاگ بازگشتیتبریک به تو تبریک به من تبریک به همه خیلی ماهی تو رو خدا از اهورا جونم پست بذار ببینم عزیییزمو بوووووووووووووووووووس برای روی ماهتووووووووون
مامان دیانا
21 بهمن 94 21:14
سلام عزیزم.خوبید؟خیلی خوبه که شما وب دنیاجونو مرتب به روز میکنید.منم دوست دارم ولی دیگه حال قدیمو ندارم!!!خوش به حال دنیا خانم که انقدر پارک میره.من که تو فصل زمستون جرات ندارم دیانارو از خونه بیرون ببرم و بچم حسرت سرسره بازی هستش
مامان افسانه
پاسخ
سلام دوست گلم خوبی چه خبرا کن پیدا شدی نبینم حال نداشته باشیاااا البته منم بعضی وقتا به سرم میزنه دیگه ادامه ندم چون وافعاااا وقا تدارم ولی دلم نمیاد تا حدودی سعی میکنم دنیارو بیرون ببرم دلم براش میگیره از بس تو خونه ست فدات دوست گلمممممممم روی ماهتون رو می بوسممممولی بازهم بیا و پست بذار دلمون برای دخملی تنگ میشه
مامان دلنیا
2 اسفند 94 14:02
سلام عزیزم کوچتون خیلی بامزه بود عزیزم فدای نشستنت وقتی داری نقاشی میکشی دلنیا هم میخواد صندلی وبذاره رومبل ولی نذاشتم مث اینکه مامان دنیا جون مهربونتره فدای اون دستای کوچولو واون لپای خوشمزت
مامان افسانه
پاسخ
سلام منظر جونم قربونت گلم نه بابا مهربونی از خودتونهنه بابا بعضی وقتا دیگه حریفش نمیشم خیلی گلیییی روی ماهتون رو می بوسمممممممممم