دنیای مامان بابادنیای مامان بابا، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره
ازدواج عاشقانه ماازدواج عاشقانه ما، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 9 روز سن داره

دنیا فرشته مامان بابا

خدا رو شکر گلمون خوب شد

1394/2/15 1:18
نویسنده : مامان افسانه
852 بازدید
اشتراک گذاری

جیگر مامان خیییییلی بیش از اندازه حالت بدتر شد طوری که بردیمت بیمارستان و هزار جور دارو و ازمایشو اخرشم گفتن خودش باید خوب بشه خدا میدونه چه حالی داشتیم

روی که با خاله یلدا و مامانی رسوندیمت بیمارستان اصلا حال نداشتی مدام اسهال داشتی و بابایی هم زود از سر کار خودشو رسوند به ما و برای گرفتن نمونه برگشتیم خونه  و چنان اسهالی کردی که کل فرشا کثیف شد و فرداش بردیم تو حیاط مامانی شستیمشون  با برداشتن نمونه زودی رفتیم بیمارستان و تا ساعت یک شب اونجا بودیم خیلی نگرانت بودیم

جواب که اومد خیالمون راحت شد و دکتر گفت چیز حطرناکی نیست و ویروس جدیده

خیلی بدنت ضعیف شده بود تب و اسهال شدید از یه طرف بی اشتهایی بدجورت از طرف دیگه

میتونم بگم یه هفته لب به هیچی نزدی فقط اب و شیر همین

خلاصه فردا شبش موندم خونه مامانی تا یکمی خودمم استراحت کرده باشم

مامانی برام دمنوش زودچوبه و زنجبیل درست کرد و کلی چیزای دیگه به خوردم داد و گفت چون دنیا شیر منو میخوره باید شیرم مثل دارو بشه براش و واقعا هم اثر داشت و خیلی زود جواب گرفتم و زودی اسهالت کم و کم شد و در نهایت کلا قطع شد الهی بمیرم باباجون اونقدر دوست داره و نگرانت بوده سر نماز برات گریه کرده بوده

از بابایی هم نمیگم که دیگه واقعا از نظر روحی و جسمی داغون بود هربار که میدید بعد اسهال  میترسیدی و پاهاتو باز میکردیو از ترس ما رو صدا میزدی کلی اعصابش خورد میشد و اخرین بار دیگه تو ماشین گریه کرده بود

می ما و باباجی هم که اومده بودن دیدنت خیلی از اینکه ضعیف شده بودی ناراحت شدن

قربون چشمات بشم که اینقدر همه عاشقتن

در کل بعد اون روزای بد خدا رو شکر که دنیا ی ما خوب شد

از خدا میخوام هییییییچ بچه ایی مریض نباشه

و اینکه از دوستای گلمم خیییلی ممنونم که جویای حالمون بودن شرمنده نمیتونستم کامنتهای قشنگتون رو جواب بدممحبت

پسندها (7)

نظرات (15)

مامی آتریسا جون
15 اردیبهشت 94 9:43
خدا رو شکر عزیزم ایشالله هیچوقت مریض نشی خوشگلم افسانه جون مراقب خودتون باشین حسابی فصل بدیه، همش میکروب و ویروس هست تو هوا بوس واسه دنیا جونم بوس واسه مامان گلش
مامان افسانه
پاسخ
سلام دوست مهربونم چشم حتما شما هم خیلی مراقب خودتون باشین بوووووووووووووووووووس
مامان دلنیا
15 اردیبهشت 94 10:30
خدایا شکرت که این فرشته کوچولو حالش خوب شده ایشالله دیگه هیچوقت پیش نیاد وتا باشه خبرسلامتیتون دست مامان جونم دردنکنه و خدا حفظشون کنه نعمت بزرگیه دنیا جونو ببوس فداش بشم . وخیلی مواظبش باش مامانی
مامان افسانه
پاسخ
سلام دوست ماهم خوبی دلنیا جونم خوبه خیلی ممنون از لطفت روی ماهتون رو می بوسمممم خدا مامان شما روهم حفظ کنه
مامان سمانه
15 اردیبهشت 94 12:00
خدارو شکر حالت خوب شد عزیزم
مامان افسانه
پاسخ
ممنونم دوست گلممم
مامان دیانا
16 اردیبهشت 94 8:27
خدارو شکر که حال دخترمون خوب شده.وای که چقدر مریضی بچه ها همه رو ناراحت میکنه.وقتی شرح حالتونو می خوندم خیلی حالم گرفته شد چون خوب می تونستم حالتونو درک کنم. ان شالله دنیا جونی خوب غذاهاشو بخوره تا مامانی خیالش راحت بشه و بتونه زودتر عکسهای خوشگل و خندونشو بذاره
مامان افسانه
پاسخ
سلام دوست با وفا و مهربونم خیلی ممنون که همیشه هستی و با همدلی هات دلگرمم میکنی ان شاالله همه بچه ها همیشه تنشون سلامت و لبشون خندون باشهدیانای نازمم ببووووووس
مامان نيوشا
16 اردیبهشت 94 16:33
سلام عزيزم مطلب گذاشتم نظر يادت نره
مامان افسانه
پاسخ
چشم عزیزم حتماااا
مامی فاطمه خانوم
17 اردیبهشت 94 8:58
الهی بگردم عزیزم دنیا جونی ندیده بودم مریض شده خدارو شکر که خوب شدی ناز خاله
مامان افسانه
پاسخ
خیییییییلی ممنون خاله ماه و مهربونمممممم
مامان هستیا
17 اردیبهشت 94 10:45
خدا رو شکر عزیزم حال دنیا جون خوب شده انشالله دیگه هیچوقت مریض نشی گلم
مامان افسانه
پاسخ
سلام دوست گلم خیلی منونم منم همیشهبه وبت سر میزنم ولی از وقتی رمزی شده فقط میتونم عنوان پستت رو بخونم فقط خواستم بدونی به یادت هستم
مامانی شهرزاد
17 اردیبهشت 94 13:49
سلااااااااااااااااااااااااااام افسانه عزیزم . من بخاطر مشغله های زیاد واقعا نتونستم بیام بهتون سر بزنم و واقعا شرمنده ام . الان این اومدم این پستتو خوندم اعصاااااااااااااااابم ریخت بهم . الهی دورش بگردم این دختر طلا رو چرا مریض شده بود آخه . خداااااااااااااااارو هزاران بار شکر میکنم که حالش خوب شده. می تونم حالتو درک کنم عزیز دلم . هی بهت میگم نبرش بیرون چشمش میزنن بابا انشالا از چشم بد دور باشه همیشه . از دور می بوسمتون . مواظب خودتون باشید
مامان افسانه
پاسخ
سلام دوست خیلی خیلی ماه و مهربونم خیلی لطف داری و همیشه با مهربونیت شرمنده م میکنی ببخش که منم تو این مدت نتونستم خبری بگیرم اهورای عزیزم خوبه حتما از طرف من ببوسش دوست گلم خیلی خیلی خسته نباشی و همیشه موفق باشی بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو وووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو ووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو وووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس برای دوست مثل فرشته امممممممممممم
سوگندعشق مامان و بابا
17 اردیبهشت 94 17:10
سلام خاله جون خوشحالم که حال فرشته کوچولو خوب شده.
مامان افسانه
پاسخ
سلام عزیز دلم ممنونتم گلمممم
نگین
18 اردیبهشت 94 13:47
خوشحالم که خوب شدی ناناز.نبینم دختر ناز ما مریض بشه .افسانه جون واقعا مریضی سخته چه بچه چه بزرگ .من خودم وضعیتم بحرانی بود مردم زنده شدم مثل بچه ها گریه میکردم خداروشکر بحران رد شد. انشالاه دیه دنیا جونم مریض نمیشه .بوسسسسسسسس به دنیاخانوم ناز
مامان افسانه
پاسخ
سلام نگین جونم خدا نکنه چی شده بود؟خدا رو شکر هرچی بوده برطرف شده الهی همیشه تنت سلامت باشه دوست عزیزم
مامان فاطمه سادات
25 اردیبهشت 94 12:57
خدا روشکر که بهتره وقتی پستت رو خوندم یه لحظه حالت گریه گرفتم خدا کنه که همه ی بچه های مریض زود خوب بشن خیلی سخته به ماهم سر بزنین
مامان افسانه
پاسخ
سلام مامان فاطمه جون خیلی ممنون از مهربونیت چشمممممممممممم حتما پیش شما میاییم
مادر بزرگ
27 اردیبهشت 94 6:57
سلام وب زیبایی داری خوشحال میشم به ما هم سر بزنید
مامان افسانه
پاسخ
سلام مادربزرگ مهربون خیلی ممنون که به وب ما سر زدین چشم من هم حتما به دیدن شما میام
مامان سمانه
29 اردیبهشت 94 15:07
خدا رو شکر که دنیا جوووونم حالش بهتر شد ... خدا حفظش کنه عزییییزم راستی افسانهجوووون ما به یه سری از مامانای نینی وبلاگ تو واتس آپ گروه زدیم خوشحال میشیم تو هم به ما افتخار بدی و از تجربیاتت بهرمند بشیم شمارمو برات تو خصوصی میزارم منتظر پیامت هستم
مامان افسانه
پاسخ
سلام دوست ماهم خیلی ممنونم عزیزم ولی من واتس اپ ندارم شرمنده
مامان طیبه
30 اردیبهشت 94 0:28
خداروشکرخوشگلم که خوب شدی افسانه بیشترمواظب عروسکمون باش مخصوصا وقتی میبریش پارک بازی میکنه نذار دستشو تو دهنش بذاره وبعدش حتما دستاشو بشور.بازم خداروشکرکه خوب شد. دنیا جون وببووووووووس
مامان افسانه
پاسخ
خیلی ممنون دوست عزیزم اره تا جایی که بتونم همش دستش رو میشورم ولی میبینی یهویی دستش میره دهنش از بس بلا شده دنیا خانم ما
نگین
1 خرداد 94 16:10
افسانه جون پس کجایی؟چقد کم پدا شدی هاااا.از کارای این وروجکت چرا نمینویسی پس دلم برا شیطونی هاش تنگ شد راستی اپم اومدی سر بزن بوس
مامان افسانه
پاسخ
سلام عزیزم خیلی ممنون که یادی ازمون میکنی اره بخدا خیلی درگیرم ولی زودی اپ میکنم