دنیای مامان بابادنیای مامان بابا، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره
ازدواج عاشقانه ماازدواج عاشقانه ما، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره

دنیا فرشته مامان بابا

عشق منی *****

1393/6/30 16:04
نویسنده : مامان افسانه
422 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ستاره من

دو روز پیش تصمیم گرفتم یکم خونه رو خلوت تر کنم چون دیگه به هیچ چیزی رحم نمیکنی

هر چی رو بر میداشتم دلم نمیومد دوباره میذاشتم سر جاش خندونک تا اینکه زورم به اتاق شما رسید زبان

و میز کامپیوترتو با کل وسیله هاش جمع کردم تا ببریم خونه مامانی و بذاریم توی زیرزمین تا هم اتاق شما خلوت تر بشه هم پروژه صخره نوردی شما منحل بشهراضی اخه عشق من اصرار  داری از همه چیز بالا بریتعجب

هر وقت می رفتی توی اتاقت اولین کاری که میکردی این بود که از کیس بالا بری و منم میترسیدم که نکنه دوتایی چپه بشید داغون بشید البته تو مهمتر بودیاااااخندونک خلاصه بابایی که همش میگفت این سیستم دنیاست و قراره باهاش بازی کنه راضی شد که جمعش کنیم اخه من نمیدونم این انصافه من و بابایی با تب لت و لب تاب و ... کار کنیم اونوقت دوردونه من چند ساله دیگه با یه سیستم قدیمی زمان قلقلک میرزا بازی کنه متفکر

(البته توجه کردید که چه نا محسوس هرچی وسیله تکنولوژی تو خونه داشتیمو ذکر کردم کلا من اهل فخر خروشی نیستمخندونک)

بلهههههههههههههه این جا بود که فکر باطل کردم که اتاق شما خلوت و ایمن شد عزیزم  چون وقتی شما رو توی اتاقت تنها گذاشتم اومدم دیدم از تخت گرفتی و بلند شدی و داری تلاش میکنی بری بالاکچل

راستی نفسم شما خونه مامانی بودی و ما اومدیم خونه سیستمو بردیم وقتی برگشتیم تا رفتی تو اتاقت سریع جای خالیشو فهمیدی و به صورت من نگاه کردی و با تعجب گفتی إ یعنی پس کووووو؟سوال

اینم از عکسات گلم همش از تختت بلند میشدی و به جای خالیش نگاه میکردی فدات بشم که اینقدر دوستش داشتیخطا منو ببخش فرزندمممممممممقه قهه

 

پسندها (12)

نظرات (14)

مامانی شهرزاد
30 شهریور 93 19:17
لفظ منو ببخش فرزندمو خیلییییییییییی خوب اومدی افسانه . عیب نداره اتاق هرچی خلوت تر باشه واسه بچه بهتره بخدا راست میگم . ما که جا نداریم بخدا اینقدر خونمون کوچیکه طفلک اهورا از هر طرف که میره به ی چیزی برخورد میکنه دنیای خوشگلم هم بعدها بابت اینکارتون ازت تشکر میکنه مطمئن باش عزززززززززیزم .
مامان افسانه
پاسخ
خواهش میکنم عزیزم الهی بمیرم برای بچه های الان که هیچی از بچگی نمیفهمم و همش توی تلویزیون میگن هی بچه بیارین نمیگن که این طفلکیا با این امکانات کم چیکار کنن
ویژه کودک
30 شهریور 93 19:30
مامان باران
31 شهریور 93 5:52
سلام مامانی چه نی نی نازی چه اتاق قشنگی چه لباس خوشگلی تن نی نیه خدا حفظش کنه خوش باشین
مامان افسانه
پاسخ
سلام دوست عزیزم ممنون از نهایت مهربونیت خیلی لطف داری عزیزم
مامان دیانا گلی
31 شهریور 93 7:36
عزیزم.چقدر ناز می ایسته این دخملی دیانای من هم تازه به کمک خاله داره ایستادنو تمرین میکنه
مامان افسانه
پاسخ
بیچاره این خاله هاالهی فداش زودی راه میوفته دست خاله مهربون هم درد نکنه
مامان مهدیه
31 شهریور 93 7:38
عزیز دلم، چقدر خوشگل ایستاده. ناراحت نباش افسانه جونم کاره خوبی کردی اتاق دنیا جونم رو خلوت کردی منم تمام وسایل اضافه رو جمع کردم چاره داشته باشم مبل ها رو هم جمع می کنم. امیر جونم از این فرصت نهایت استفاده رو کرده خونه رو تبدیل به زمین فوتبال کرده هی توپشم می خوره تو سر درسای بیچاره.
مامان افسانه
پاسخ
سلام دوست گل و مهربون خوبی خانمی درسای ماهم خوبهمنم کم کم دارک به همین نتیجه میرسم که باید دل از وسایل خونه ام بکنم پس این شرایط فقط به نفع امیر خان ما شده ای زبل خیلی ماهید خیلی دوستتون دارم گل روی خودتو جوجوهاتو میبوسمم
مهتاب
31 شهریور 93 10:08
اخ الهی فداش ماشالا چه زود بچم میخواد راه بیفته
مامان افسانه
پاسخ
سلام چه عجب مهتاب خانم ما اومدنولی خوشحالمون کردی
mamane mim
31 شهریور 93 13:41
خوب کاری کردی بزار خوب برای خودش جولات بده تو فضای باز
مامان افسانه
پاسخ
مرسی عزیزم
فائزه مامانه سوگند
31 شهریور 93 15:57
ای جانم نازنینم چقدر ناز وایستاده دخمل ها وایستادنشونم ناز داره عزیزم کار خوبی کردی اطاق و خلوت کردی من که خیلی وقته کل خونه رو خلوت کردم من که از دست سوگند نه گوشی داریم نه سیستم انقدر سی دی داخل دیویدی رایتر کرد که سوخت همسرم هم قرار بود ببر محل کارش که نشد و به خدا الانم دارم مینویسم یواشکی تو اطاقم بفهمه سریع اومده سراغ سیستم بیچاره تا خاموشه کاری نداره تا روشن میشه بیچاره ایم ببووووووووووووووووووووس خوشگله خاله رو که بزرگ شده انشالله تولد یکسالگسش
مامان افسانه
پاسخ
سلام دوست گلم خوبی سوگند ماهم خوبه ؟فداش بشم من خیلی ماه حتی شیطنتهاش بله دیگه ماهم یواش یواش داریم ترکونده میشیم سوگند نازمو ببوس خاله عاشقشهههههههههههههههه
دنیا
31 شهریور 93 23:36
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااااااااام سلاااااااااااااااااااام سلااااااااااااااام سلاااااااااام سلاااااام سلاااام سلاام سلام .♥ .♥ ..♥ ...♥ ....♥ .....♥آپم بهم سر بزني خوشحالم مي‌كني ......♥......................♥...♥ ..........♥.............♥............♥ ..............♥.....♥...................♥ ...................♥.....................♥ ................♥......♥..............♥ ..............♥.............♥....♥ .............♥ ...........♥منتظرتم .........♥ ......♥ ....♥
مامان افسانه
پاسخ
سلام عزیزم مرسی گلمچشم حتما میام
مامی آتریسا جون
1 مهر 93 9:54
فدای ایستانت بشم من که اینقدر ناز واستادی جیگر طلایی آره افسانه جون کار خوبی کردین، کم کم وسایل توی سالن هم باید خلوت کنی، خونه ما که هیچی توش نیست عسلی ها رو کلا جمع کردم؛ وقتی مهمون میاد نمی دونم چیکار کنم ایشالله راه رفتن عزیز دلم نزدیکه
مامان افسانه
پاسخ
سلام دوست گل و مهربونم ممنونم میدونم گلم ولی دلم نمیاد از وسایلم دل بکنم گرچه بهتره قبل از اینکه دنیا خانم دخلشونو بیاره من خودم تسلیم بشم و جمعشون کنم اتریسای نازو عسلمو ببوس
مامان یه پسر بازیگوش
2 مهر 93 8:22
سلام. اگه دوست داشتين ميتونم اسم دخمل نازت رو تو سال پاييني هاي امير علي جون ثبت كنم.خوشحال ميشم موافقت كنيد بازم به ما سر بزنيد
مامان افسانه
پاسخ
سلام عزیزم برای من افتخاره عزیزم
مامان فاطمه سادات
3 مهر 93 17:11
بهترین کار رو کردی عزیزم سلامتی دنیا جون مهمتره
مامان گلشن
12 مهر 93 15:17
واااااااااااااااااااااااااااااای خدا چقدر بزرگ شدی خاله جون
مامان افسانه
پاسخ
سلاااااااااام دوست ماهم خوبی خیلی لطف داری ممنونم عزیییییییییییییییییییییییییییییییییییزم
maman
12 مهر 93 21:51
الهی فداش بشم....مامان افسانه باورت میشه عشقامون دارن بزرگ می شنکلی ذوق کردم ایستادن دنیای نازمو دیدم. دنیا عاشقتمممممممم
مامان افسانه
پاسخ
سلاااااااااااام مامانی خوبی ؟؟؟؟چه عجب به ما سر زدیخیلی خوشحال شدم چون دلم برای تو وبرسام ماه تنگ شده بود حتما خیلی بزرگ شدهاره دوستم تا چشم رو هم گذاشتیم به 1سالگی فرشته هامون چیزی نمونده گل روی عسلمو ببوس خیلی لطف کردی به ما سر زدی