دنیای مامان بابادنیای مامان بابا، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره
ازدواج عاشقانه ماازدواج عاشقانه ما، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

دنیا فرشته مامان بابا

نفسم عافیت باشه

1393/3/26 6:25
نویسنده : مامان افسانه
2,025 بازدید
اشتراک گذاری

خانم خانمای من از اونجایی که تقریبا همیشه شما رو مامانی حموم می بره اینجا هم  عکس روزیه که خونشون بودیم هواخیلی گرم شده بود شما هم کلافه شده بودیخواب آلود و مامانی هم برای اینکه خنک بشی شما رو برد حموم تا اببه بازی کنی و وقتی از حموم اومدی بیرون کلی خوشحال بودی خندونک

از همین جا هم از مامانی مهربون که خیلی برات زحمت میکشه و خیلی خیلی خیلی دوست داره تشکر میکنممحبتمحبت

 

پسندها (5)

نظرات (13)

مامان نیلا عسل
26 خرداد 93 13:39
عزیزدلم عافیت باشی حموم عروسیت انشاا....
مامان افسانه
پاسخ
ممنونم عمه فاطمه مهربونم
مامان جونم(سوگند من)
26 خرداد 93 21:49
جیگرم عافیت باشه قدر مامانی بدون عزیزم که میبرتت حموم گلم انشالله همیشه سالم و تندرست و سایشون بالای سرتون سبز باشه
مامان افسانه
پاسخ
چشم خاله جونم همیشه مدیون زحمتهای مامانیم چون مخصوصا روزای اول دست تنها بزرگم میکرد
sana jooooni
26 خرداد 93 23:03
عافيت باشه خوشگل خانوم ، اب بازي خوب بود . ايشالله حموم عروسيييييييييت عسلي . عروسم ميشي ؟ بشو ديگه دل منو نشکون ،
مامان افسانه
پاسخ
خاله مگه شما پسر دارییییییییی؟؟؟؟؟؟؟نذاری عکس لختی هامو ببینه دوست دارم عزییییییییییییییییییییییزم
sana jooooni
27 خرداد 93 0:11
افسانه جون کامنت اتريسا جونو نخوندي چه اتفاقي برام پيش امد ؟؟
مامان افسانه
پاسخ
مامان ثناجونم سوختگی ثنا جونمو اونجا خوندمو بهت 3بار کامنت گذاشتم و جواب هم دادی نکنه خدایی نکرده بازم طوری شده؟؟
sana jooooni
27 خرداد 93 0:40
عزيز من بعد ثنا چهار ماهه و نيمه بارداربودم که خودم نميدونستم و با خونريزي زياد از دست رفت وشهيد شد [ اگه مونده بود 7مرداد به دنيا ميومد فکرکن يا علي ، دو تا بچه قد و نيم قد چه ميخواستم بکنم . تولد ثما هم نه مرداد يعني تولد ثنا داداشيش بود رکورد شکوندم نه اگر پسرم مونده بود دنيا رو عروسم ميکردم چند ماهي باهم فرقشون ميشد ، خدا ايشاالله دنيا قندک و ثنا قندک و دوستانشونو برامون حفظ کنه . از شوخي گذشته چند باري،خوابشو ديدم و به خاطر سهل انگاري ما جون بچه بي گناه از دست رفت و وقتي سونو گرافي که دکتر کرد يادم ميوفته بدنم ميلرزه و گريه ام ميگيره اخه قربونش برم دست و پاهاش کامل شده بود و قلبش از کار افتاده بود ، تو خواب ديدم اسمش محمد ميگه مامان منو نميشناسي منم محمد منم گفتم محمد کيه گفت پسرتم محمد منو تنها گذاشتي و وقتي پاشودم کلي گريه کردم .يه بارم ديدم رفتيم پارک باهم بازي ميکنيم و دست منو گرفته ،ولم نميکنه ،خدايا من که تقصيري نداشتم نميدونستم منو ببخش افسانه جون تو هم برام دعا کن تا خداوند منو ببخشه
مامان افسانه
پاسخ
عزیزم واقعا ناراحت شدم میدونم خیلی سخته اینکه دست و پاشو دیدی حسش مردی ولی شما تقصیری نداشتی تو که نمیخواستی از بین بره تو بی خبر بودی و اون اتفاق افتاد بهش فکر نکن چون فقط باعث ناراحتیت میشه عزیزم بحق اسم مقدس پیغمبر که ثنای نازم همیشه سلامت باشه خدا چی رو ببخشه کاری که نکردیو؟؟؟ همه اینها یه امتحان بوده دوستم همیشه به حکمت خدا فکر کن بدون همه خوبی ها رو واست خواسته
sana jooooni
27 خرداد 93 0:42
عزيز من خودم اين پست را براي ثنا نذاشتم تا خداي نکرده ثنا بزرگ شد اين هارو نخونه .و ناراحت بشه بخاطر همين فقط از روز هاي خوبمون براش ميزارم .
مامان افسانه
پاسخ
کار خوبی کردی الهی همیشه اتفاقهای خوش براتون رقم بخوره عزیییییییییییییییزم
sana jooooni
27 خرداد 93 0:55
عزيز برو به اتريسا در 410 روزگي سر بزن تو کامنت هاش نوشتم که چي شده .
مامان افسانه
پاسخ
خوندم عزیزم و واقعا ناراحت شدم از اینکه این همه سختی کشیدی و تنهایی و عمل اپاندیس و فوت نی نی تو راهیت خیلی غصه ام گرفت ولی خدا خیلی خیلی دوست داره که با این همه سختی امتحانت کرده خیلی برای منم دعا کن دوست خوبم
sana jooooni
27 خرداد 93 1:26
ايشاالله هرچي ميخواي خدا بهت بده عزيز فقط فقط سلامتي ، بزرگ ترين نعمت خداونده که از ما نگيره ايشاالله هميشه سالم و سلامت در کنار هم زندگي کنيد ، به خدا بزرگترين و بهترين ارزو هستش . اين ارزوي من براي همه دوستان عزيزم هست .
مامان افسانه
پاسخ
مرسی دوست خوبم از اینکه منو لایق درد و دلت دیدی ممنونم منم برای تو بهترین ها رو ارزو دارممممم
مامی آتریسا جون
27 خرداد 93 10:12
عافیت باشه عزیز دلم،وااااااااااااااااااااااای چی میشد خودم می بردمت حمام عزیزم دوتایی با آتریسا حمام می کردین می ذاشتمتون توی استخر آب بازی وااااااااااااای که چه حال میداد مامانی جونش دستتون درد نکنه که جیگر طلای ما رو به حمام می برین
مامان افسانه
پاسخ
فکر کن چی میشد اخه 2 تا تپل که توی وان جا نمیشن باید براشون استخر بگیریم فداشون بشم من اتریسای جیگرمو محکم ببوس
maman
27 خرداد 93 12:34
عافیت باشه عشقم
مامان افسانه
پاسخ
ممنونم خاله جونم بوووووس
مامانی شهرزاد
28 خرداد 93 13:02
ميشه به فكر قلب ماهم باشيد لطفا. ورووووووووووووووووووجك چه بامزه شده
مامان افسانه
پاسخ
عاشقتممممممممممم خیلی مهربونی خالههههه دوست عزیزم شهرزاد مهربونم خیلی به من و دنیا لطف داری روی ماه گل پسرمونو ببوس
مامانی شهرزاد
28 خرداد 93 13:05
راستي يادم رفت بگم خدا مادرتو برات نگهداره . واقعا وجودشون نعمته
مامان افسانه
پاسخ
ممنونتم عزیزم شهرزاد عزیزم خدا جامان شما رو هم سلامت نگهداره همه مامانا فرشته ان
مامان دلنیا
7 تیر 93 9:36
عافیت باشه عزیزدلم . هزار ماشالله چه خوردنی شدی. خدا مامانی وواستون نگه داره .
مامان افسانه
پاسخ
ممنونم عزیزم خدا همه مامانا رو سلامت نگهداره